LoLoFaR
 
 

 e-mail
 

 

*    *    *    *    *    *

*    *    *    *

 

Archive

 

 

 

 

stats

    

April 30, 2004

ببین:

- : حق نداری بابته اشتباه خودت ، کسی رو نفرین کنی.
هیچ وقت.

- : اگه یه نفر رو مجبور کردی برات کاری انجام بده، هرگز بعدش ازش تشکر نکن.
این توهین آشکاره .

- : اگه یه چیزی قراره پنهان بمونه، باید قایمش کنی.
نمیتونی به تیز بینی آدما خرده بگیری.

- :نگو که نمی فهمی، به شعور آدما توهین نکن.

- : نگرد دنبال چیزهایی که میدونی مربوط به تو نمیشه.
شاید برات خیلی گرون تموم بشه.
چیزهایی که برای تو نیست ، پس برای ظرفیتِ پذیرش تو هم نیست حتما.

- : صبر نشونه ی ادب و ادب نشونه ی عقل.
سعی کن به آدما نشون بدی که عاقلی.

- : همین که هست..
اگه زیاد تکرارش کنی، برات شبهه ایجاد میشه که همه چیز مطلقه اما
هیچوقت "همین که هست"، همین که هست ، باقی نمیمونه.

منتظره یه سلام بودم.
نه یه سلام معمولی.. یه نشونه ی آزاد و یه ایجاد اطمینان
اما الان حس ام رو نمیفهمم.... چه گنگ شدن یک لحظه!

به خوش بینی هات همیشه اعتماد کن
شاید اینجوری کمتر بترسی..




v  ||  23:28

April 24, 2004

تنگ چشمان نظر به ميوه كنند.......... ما تماشا كنان بستانيم



پ.ن: واقعا داشتن بعضي چيزها - هر چند با ارزش-اصلا افتخار آميز نيست.
حالا به هر قيمتي كه ميخواد ، باشه

v  ||  13:56

April 17, 2004

من ، ذاتا آدم مجردی هستم

لطفا تقاضای نسیه نفرمائید....



v  ||  17:14

April 13, 2004

خدا بیامرزتش
همیشه می گفت:

حتی اگه زندگیت ســــگـــــیه، مثل یه ســـــگ ازش لــــــذت ببــــــر

اینو میگفت و پارس میـــــکرد..

v  ||  00:18

April 06, 2004

کدام گزینه صحیح است:

الــــــــف) بدو ....بدو
عجله کن که اگر بگیرندت، جای قدمهایت را هم حتی مثل پاهایت سرب داغ ،طرح میزنند که بمانی و نروی وبپوسی

آنچنان که مترسک در مزرعه ای بی ثمر..

الـــــــف) بایست.... بایست
جلوتر نرو که اگر یک قدم دیگر برداری، آنچنان فعلی برایت صرف میکنند که رفتن را تاب نخواهی آورد و همه ی راهِ با هزار آرزو رفته را، خسته ، برخواهی گشت.

چون همان دیوار محکمی که باد را پس می زند هر دم و امیدی به ویران شدنش نیست.
بی چاره ی محکوم

الـــــــف) بمان.. بمان.. بمان
که کجا میروی؟
مگر به تو نگفتند هنوز که همه ی این جاده های لجوج و خلوت ، که برای پیمودنشان، شوق از دلِ کوچکت ،
غل غل میزند هر دم، کودک ِ من، به همین جا خواهد رسید روزی

زمین، گرد است کودکِ خام

الـــــــف) نجنگ احمق، نجنگ.

تمام این تصویر ها که برایشان دشنه کشیده ای زهر آگین و محکم، تویی، در تالار آیینه های تودر تو و شفاف.
کدام را میخواهی که نباشد؟
کدام آیینه را می خواهی که بشکنی، وقتی دشنه ات فقط می بـُرد؟
ناتوان ِ خسته



v  ||  22:02